دغدغه



مدت ها بود که احساس غرور نمی کردم

به ایرانی بودنم نمی بالیدم

شاید از سال 86 که کم کم پیشرفت های هسته ای مان رو به زوال رفت

و سال های بعد که مذاکرات ننگین هسته ای ، عزت ملی را بر باد داد

و زخم هایی که مدام از نادانی دوستان داخلی بر پیکره ی عزت ایرانی وارد می امد

تا اخیرا که رئیس جمهور شیعه ی مملکت اسلامی ام ، برای جلب نظر یک عده مفلوک ، به ولایت امیرالمومنین علیه السلام ، تاخت .

خیلی وقت بود که حس غرور در من مُرده بود

نه

یک جا

یادم هست یک جا در گذشته ای نه چندان دور، لابه لای این خاطرات نکبت بار ذلت ، رگه ای از شادی ملی در وجودم زبانه کشید

بعد از فاجعه ی منا

همان وقتی که رئیس جمهورم در سفر بلاد فرنگ بود و به خاطر کشته شدن قریب به چهارصد نفر از هموطنانش ، نه تنها راضی به بازگشت نشد بلکه حتی از ابراز محکومیت زبانی هم امتناع کرد

و بدتر اینکه وزیر امور خارجه اش هم به تاسی از او

چه بد بود حال آن روزهایم .

روزهایی که #آل_سقوط حتی حاضر به دادن ویزا به وزیر بهداشت مملکتم برای پیگیری امور نبود

ومن می دیدم له شدن اعتبار پاسپورت ایرانی را که روزگاری قرار بود برگردد

تا اینکه فریاد شیرگونه ی رهبرم بر سر آل سقوطیان ، آن ها را مانند موش های کثیف به لانه هایشان راند و .

چقدر لذت بخش بود و غرور آفرین این غریو رهبرم

و من شکر کردم خدا را به خاطر وجود نازنینش

اما تا کی می شد از رهبری هزینه کرد .

سال های بعد هم ذلت ها و سرافکندگی ها ادامه داشت

سرافکندگی هایی که مسببش دولتمردانمان بودند ووو

تا جایی که باید اعتراف کنم حتی با عکس العمل سرداران سپاه مبنی بر اینکه پاسخ ما به ترقه بازی های داعش در تهران، کوبنده خواهد بود ، دلم قرص نشد

اما دیشب

برای اولین بار بعد از مدت ها

سراسر وجودم را شادی و غرور ملی فرا گرفت

دلم قرص شد به رهبرم

دلم قرص شد به سپاهیان اسلام

دلم آرام گرفت به وجود نازنین امام ای

 .

تجربه ثابت کرده است که با ذلت و بله قربان گویی ، عزتی به دست نمی آید

پاسخ ترقه موشک است .

پ.ن؛ #سیلی_سپاه به داعش بود، اما خیلی ها دردشان گرفت . از حکام دست نشانده ی منطقه گرفته ، تا سنای آمریکا و . نوچه های داخلی شان


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت تخصصی انشا چشمه باران(farsan ) ایام خودت باش دختر روزگار من گردشگری link ترک فیلم days-of-new حبذا ...